🌟 Exciting! I’m thrilled to share my latest project in Data Science with you all! 🌟
The project focuses on using historical data to predict future sales, leveraging machine learning and AI techniques to address challenges such as seasonal effects and promotional dynamics.
It aims to empower data scientists in the sales department to build advanced forecasting models that optimize processes and drive revenue growth by accurately predicting sales outcomes.
🌟 Exciting! I’m thrilled to share my latest project in Data Science with you all! 🌟
The problem statement entails utilizing natural language processing techniques to automate sentiment analysis of textual customer feedback, aiming to predict satisfaction with a product for a multinational corporation’s public relations department.
Tasks involve data loading, cleaning, text preprocessing, and applying a Naive Bayes classifier to develop a model for automated sentiment classification.
🌟 Exciting! I’m thrilled to share my latest project in Data Science with you all! 🌟
The project involves performing customer market segmentation for a New York City bank using data science techniques to understand spending habits and preferences.
The goal is to launch a targeted marketing ad campaign by clustering customers into distinctive groups based on features such as balance, purchases, and transaction frequencies.
🌟 Exciting! I’m thrilled to share my latest project in Data Science with you all! 🌟
The project aims to predict employee attrition in a company, exploring factors influencing retention. It involves implementing various classifiers to develop a model that aids in talent retention strategies, addressing the complex and costly challenges of hiring and retaining top talent.
در مدیریت محصول بخشی مهمی از کار طراحی مناسب تجربه کاربری UX است . بوم ها به شما کمک می کنند تا فرآیند کارها را به صورت روشن و یکپارچه ببنید و به سادگی درکی از کل فرآیند داشته باشید همه این سادگی در یک صفحه ! قرار داده شده است .
آقای جف گوهلف که ارایه دهنده بوم Lean UX هست و همچنین نگارنده کتاب Lean UX با توجه به نوع مشتری بوم کسب و کار را به گونه ای تغییر داده است تا مناسب طراحی تجربه کاربری UX شود .
این بوم الگویی است ساده برای پیاده سازی مفاهیم کتاب Lean UX . بجای اینکه در ابتدا به راه حل پرداخته شود تمرکز خود را روی مفروضاتی که باعث بیشترین خسارت شده و ریسک بالایی دارند قرار دهید و با آزمایشهای مختلف آن را چک کنید .
آیا باور می کنید استفاده از اینترنت روز به روز در حال افزایش است ؟ آمارها نشان میدهد که استفاده از اینترنت روز به روز در حال افزایش است . شاید نیازی به آمار نباشد اگر تنها به دور و بر خود نگاه کنید می بینید که خریدهای اینترنتی روز به روز در حال افزایش است و کسب و کارهای اینترنتی روز به روز در حال گسترش هستند .
با توجه به گسترش روز افزون اینترنت دیگر بازاریابی های سنتی به شکل قبل موثر نیستند و شکل جدیدی از بازاریابی که بر روی بستر اینترنت و وسایل الکترونیک است روز به روز در حال گسترش است؛ این نوع بازاریابی را بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال می گویند.
می دانیم که هم اکنون حداقل یکی از پرسشهای زیر در ذهن شما در حال جریان است و اگر کمی صبر کنید به تک تک آنها پاسخ خواهیم گفت . بطور خلاصه در این مقاله به پرسشهای زیر پاسخ داده خواهد شد :
دیجیتال مارکتینگ چیست
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است
بازاریابی اینترنتی برای شرکت شما چه دستاورد و فوایدی دارد
چگونه شرکتها می توانند از بازاریابی دیجیتال منفعت ببرند
انواع روشهای بازاریابی دیجیتال چیست
بازاریابی دیجیتال چه کاری برای کسب و کارها انجام می دهد
آیا بازاریابی اینترنتی برای همه کسب و کارها مفید است
چگونه می توانید دیجیتال مارکتر شوید
دیجیتال مارکتینگ چیست
تمام تلاشهای بازاریابی برای جذب، فروش و ارایه خدمات به مشتری از طریق دستگاهای الکترونیکی و اینترنت، دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال گفته می شود . بازاریابان دیجیتال از طریق کانالهای دیجیتال مثل موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، ایمیل، وب سایتها و سایر کانالها تلاش می کنند به مشتریان فعلی و آینده خود دسترسی داشته و به آنها خدمات مورد نظر را ارایه دهند .
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است
برخلاف بازاریابی سنتی دیجیتال مارکتینگ اجازه می دهد به مخاطبان بیشتری دستری داشته باشید و با دقت بیشتری مشتریان خود را مورد هدف قرار دهید . بازاریابی دیجیتال از نظر هزینه نسب به تبلیغات سنتی خیلی به صرفه تر است، علاوه بر آن شما با دقت بالایی بوسیله ابزارهایی که وجود دارد می توانید نتایج خود را رصد کنید.
چهار مزیت مهم که بازاریابی دیجیتال را از بازاریابی سنتی متمایز می کند در زیر آمده است
1 – شما می توانید تنها افرادی که خریدار کالا یا خدمات شما هستند مورد هدف قرار دهید
اگر شما روی بیلبورد در بزرگراه ها، مجله یا تلویزیون تبلیغ کنید به خوبی نمی دانید چه کسی تبلیغ شما را نگاه می کند به عبارتی کنترل شما خیلی کم است؛ هر چند می توانید از نظر جمعیت شناختی یا دموگرافیک نوع مخاطب خود را در مجلات انتخاب کنید اما در کل کنترل شما در رصد مخاطبان خود بسیار کم است یا به نوعی مشابه آن است که در اتاق تاریکی در حال حرکت هستتید و کنترل زیادی روی خود ندارید.
از طرفی دیجیتال مارکتینگ این امکان را برای شما فراهم می کند تا مخاطبان خود را با دقت بالایی شناسایی کنید و پیامهای شخصی شده برای آنها ارسال نمایید که منجر به نرخ تبدیل بالاتر شود، بطور مثال ممکن است شما از تبلیغات رسانه های اجتماعی استفاده کنید در اینصورت این امکان برای شما فراهم است که بر اساس متغیرهای دموگرافیک و جمعیت شناختی مثل سن، جنسیت، علاقه ها و رفتارها مخاطبان خود را مورد هدف قرار دهید .
دیجیتال مارکتینگ به شما کمک می کند به خوبی تصویر واضحی از مخاطب خود داشته باشید و به شما این اجازه را می دهد که استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را بر اساس اطلاعات جدیدی که از مخاطب و کانالهای بازاریابی دریافت کردید را اصلاح کنید تا به نتیجه مطلوب برسید .
در استراتژی دیجیتال مارکتیک اساس اولیه کار شناسایی مخاطب هدف است . توسط دیجیتال مارکتینگ شما به راحتی می توانید برای اثر بخشی و نرخ بازده بیشتر کمپین های تبلیغاتی خود، گروه های بزرگ را به زیر گرو های کوچک تقسیم کرده و این گروه ها را هدف خود قرار دهید. اگر محصول یا خدماتی شما برای چندین گروه مناسب هستند بهتر است که مخاطبین خود را به دسته های مختلف تقسیم کنید تا پیام شما برای آنها اثر بخش تر باشد .
2 – بازاریابی دیجیتال نسبت به بازاریابی سنتی خیلی به صرفه است
بازاریابی دیجیتال این امکان را برای شما فراهم می کند تا کمپین های تبلیغاتی خود را به دقت رصد کنید و در صورتی که کانالی بازده ( ROI ) مناسب نداشت مقدار پول کمتری برای آن هزینه کنید، اما در بازایابی سنتی هزینه ای که صرف تبلیغ یک بیلبورد کرده اید به خوبی قابل رصد نیست زیرا شما نمی دانید چند نفر به تبلیغات بیلبورد شما نگاه کرده اند یا چند نفر از طریق این بیلبورد با شما تماس گرفته اند؛ به عبارتی نرخ تبدیل یعنی تعداد افرادی که از این روش مشتری شما شده اند بطور دقیق مشخص نیست .
دربازایابی دیجیتال شما کنترل بالایی در محل هزینه کرد تبلیغات برای گرفتن بازده بالا دارید؛ بطور مثال با تست کردن می توانید متوجه شوید که تبلیغات کلیکی بازده پایینی دارد و آن هزینه را صرف تولید محتوا در اینستاگرام کرده تا نرخ تبدیل بیشتری با هزینه کمتر داشته باشید. یک استراتژی دیجیتال مارکتینک درست به شما کمک می کند روی کانال درست تمرکز کنید و بازده خود را بالا ببرید .
دیجیتال مارکتینگ راه کار به صرفه ای است که با صرفه جویی در هزینه ها و بهینه کردن آن سود بیشتری به جیب شما سرازیر می کند
شاید شما برای یک کسب و کار کوچکی کار می کنید که بودجه محدودی دارد در اینصورت ممکن است سرمایه گذاری در شبکه های اجتماعی، وبلاگ نویسی یا SEO سه استراتژی باشند که برای شما بازده بالایی به همراه داشته باشد .
3 – دیجیتال مارکتینگ این فرصت را برای شما فراهم می کند تا از بزرگان صنعت خود پیشی بگیرید
اگر در کسب و کار کوچکی کار می کنید که جنگیدن و رقابت با کسب و کارهای بزرگ که میلیاردها تومان صرف تبلیغات تلویزیونی و کمپین های خود می کنند دشوار است می توانید با یک برنامه استراتژی بازاریابی دیجیتال از آنها پیشی بگیرید .
شاید برای شما تعجب بر انگیز باشد که چگونه می شود با برندهای بزرگ جنگید ! شما با انتخاب عبارات کلیدی بلند که مرتبط با محصول و خدمات شماست و با ایجاد محتوای عالی و با کیفیت برای آنها می توانید به راحتی در رتبه های اول گوگل قرار بگیرید ؛ برای گوگل نام برندها اهمیت ندارد بلکه گوگل به دنبال ارایه بهترین محتوا به مخاطب خود است و شما می توانید با تلاش و یک استراتژی مناسب برای بازاریابی خود در این جایگاه قرار بگیرید .
شما می توانید از طریق اینفلونسرهایی که در شبکه های اجتماعی هستند بصورت درختی به مخاطبان زیادی متصل شوید . اکثر افراد بجای دنبال کردن برندها در شبکه های اجتماعی اینفلونسرها یا افراد تاثیر گذار را دنبال می کنند؛ آنها بخوبی می توانند محصول و خدمات شما را معرفی کنند . اگر شما بخواهید چنین کاری را بوسیله بیلبوردها و تبلیغات تلویزیونی انجام دهید برای شما هزینه زیادی در بر خواهد داشت اما شما می توانید با توجه به بودجه خود برای محصول یا خدمات خود اینفلونسر مناسب پیدا کنید .
4- دیجیتال مارکتینگ بر خلاف بازاریابی سنتی با دقت بالایی قابل رصد و اندازه گیری است
بزرگترین محدودیت تبلیغات سنتی اندازه گیری آن است؛ دیجیتال مارکتینگ می تواند تصویر جامع و واضحی از بازاریابی شما را نشان دهد . با دیجیتال مارکتینگ شما می توانید تمام شاخص هایی که برای شرکت شما مهم و کلیدی هستند مثل تعداد کلیک ها، تعداد به اشتراک گذاری ها، تعداد بازدیدها، میزان زمان ماندن در صفحه و غیره را بطور دقیق رصد کنید .
یکی از ویژگی جالب دیجیتال مارکتینگ آن است که شما به صورت آنلاین و آنی می توانید مخاطبان خود را زیر نظر بگیرید در صورتی که در تبلیغاتی مانند یک مجله شما نمی توانید بفهمید که چند نفر تبلیغ شما را نگاه کرده اند و چه میزان از فروش شما به خاطر این تبلیغ بوده است .
در نهایت تمام تلاش های بازاریابی و اثرگذاری این تلاشها بصورت نرخ بازگشت سرمایه ROI خود را نشان می دهد و شما به سادگی در بازاریابی دیجیتال می توانید بفهمید که به ازای مثلا 1000 تومان هزینه چقدر عاید شما شده است .
خلاصه ای از مزایای دیجیتال مارکتینگ
هدف قرار دادن تنها مشتریان هدف
ارزان و به صرفه بودن
فرصت پیشی گرفتن از بزرگان صنعت خود
قابل رصد بودن با دقت بالا
بازاریابی اینترنتی برای شرکت شما چه دستاورد و فوایدی دارد ؟
در حالی که بازاریابان سنتی از تبلیغات چاپی و ارتباطات تلفنی برای بازاریابی استفاده می کنند با بازاریابی دیجیتال شرکت شما امکانات بیشتری برای دسترسی و تعامل با مشتری از جمله ایمیل، شبکه های اجتماعی، فیلم ، موتورهای جستجو و غیره خواهد داشت .
شما نیاز دارید مخاطبانتان را از برند خود آگاه کنید. به وسیله ابزارهای آنلاین و بازاریابی آنلاین بخوبی می توانید این کار را انجام دهید. بازاریابی دیجیتال گزینه های زیادی را با توجه به بودجه روی میز شما قرار می دهد. شما می توانید با توجه به بودجه و استراتژی که برای شما مناسب است گزینه ای که بهترین نرخ بازگشت سرمایه و سود دهی را برای شما دارد را انتخاب کنید .
چگونه یک کسب و کار می تواند از بازاریابی دیجیتال استفاده کند
بازاریابی دیجیتال شامل مجموعه ای از تاکتیکها و کانال های مختلف است، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات بنری، تبلیغات نیتیو، بهینه سازی صفحات جستجو و غیره همگی تاکتیکهای از بازاریابی دیجیتال هستند؛ شما می توانید با توجه به استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود، یکی از کانالها یا ترکیبی از آنها را استفاده کنید .
بازاریابان دیجیتال بخوبی از اهداف بازاریابی دیجیتال که به استراتژی کسب و کار پیوند خورده آگاه هستند و بخوبی می دانند که دنبال چه هدفی هستند و با کمپین های تبلیغاتی تلاش می کنند هدف مورد نظر را محقق سازند.
در این روش شما سایت یا بلاگ خود را برای موتورهای جستجو طوری بهینه می کنید که در صفحه اول گوگل قرار بگیرید به این وسیله سایت شما برای عبارتهای کلیدی که سایت خود را برای آنها بهینه کرده اید ترافیک ارگانیک ( رایگان ) جذب می کند .
سئو شامل 3 بخش اصلی است 1 – فعالیتهایی که روی سایت خود انجام می دهید که اصطلاحا سئو On-Page گفته می شود 2- فعالیتهایی که خارج سایت شما انجام شده که سئو off-page گفته می شود 3 – بخشی که مربوط به موارد فنی سایت شما است .
• سئو On-Page : یکی از مهمترین اهداف کلیدی در این بخش پیدا کردن عبارت(های) کلیدی است که می خواهید در موتورهای جستجو برای آنها ترافیک دریافت کنید. برای انتخاب عبارات کلیدی نیاز است دو مورد مهم را در کنار هم بررسی کنید؛ اول اینکه چقدر ترافیک بابت آن کلمات کلیدی دریافت می کنید و در مرحله بعد چقدر این کلمات رقابتی هستند.
رقبا شما هم در حال فعالیت اند پس نیاز است عبارات کلیدی را انتخاب کنید که نسبت به رقبا رتبه بهتری را می توانید کسب کنید. سپس در این مرحله برای کلمات کلیدی محتوای مناسب ایجاد کرده و آن را برای آن عبارات بهینه کنید . با توجه به اینکه تمام این فعالیتها بر روی سایت خود شما انجام می گیرید و بر روی آن کنترل کامل دارید سئو on-page نامیده می شود.
• سئو Off-Page : تمام تلاش هایی که خارج از سایت شما انجام می گیرد تا صفحه مورد نظر شما در رتبه ای بالاتر از بقیه در صفحه اول گوگل قرار بگیرید سئو Off-Page نامیده می شود .
حال ممکن است از خود بپرسید ” چگونه ممکن است فعالیتهای خارج از سایتم به بالا بردن رنک سایت کمک کند ؟ ” جواب اینجا است که هر چقدر سایتهایی که در زمینه مورد نظر به شما لینک می دهند از اعتبار کافی برخودار باشند شما در رتبه بهتری قرار می گیرید، در اصلاح به این موضوع بک لینک گفته می شود . شما می توانید این کار را با انتشار پست های خود در شبکه ای اجتماعی و ایجاد پست های مهمان در سایتهایی که به موضوع شما مرتبط است و روشهای دیگر انجام دهید .
• سئو فنی ( تکنیکال ) : یکی از عوامل مهم در رتبه بندی وب سایت سرعت بالا آمدن سایت است و این سرعت به موارد فنی وابسته است مثل چگونگی فشرده سازی عکسها، بهینه سازی فایلهای CSS یا جاوا اسکریپت .
2 – بازاریابی محتوا
تمام محتوایی که شما ایجاد می کنید تا باعث آگاهی دیگران از برند شما شود، ترافیک سایت شما را افزایش دهد یا برای شما مشتریان راغب ایجاد کند همگی به نوعی در گروه بازاریابی محتوا قرار می گیرند . برخی از روشهایی که می توانید بوسیله آنها بازاریابی محتوا را انجام دهید در زیر آمده است :
بلاگ پست : با نوشتن محتوای جذاب در صنعت و زمینه کسب و کار خود و انتشار در بلاگ خود می توانید ترافیک ارگانیک از موتورهای جستجو کسب کنید
کتاب های الکترونیک : با ساخت کتابهای الکترونیک با توجه به ذائقه مخاطب شما می توانید در قبال ایمیل یا شماره تلفنی که از آنها دریافت می کنید فایل را در اختیار آنها قرار دهید سپس با سرنخ هایی که ایجاد کردید می توانید با آنها در تماس باشید و مشتریان راغب را به مشتری تبدیل کنید .
اینفوگرافیک : اینفوگرافیک های محتواهای بصری هستند که شما می توانید مفاهیم اساسی و کلیدی مقاله خود را بصورت بصری به مخاطب خود نشان دهید و درک مفاهیم مقاله را برای او آسانتر کنید؛ در نتیجه احساس رضایت او از سایت شما بیشتر شده و احتمال بیشتری وجود دارد که به سایت شما برگردد .
3 – بازاریابی شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی ابزاری هستند که به صورت درختی و خیلی سریع دیگران را با کسب و کار شما آشنا می کنند و یکی از ابزارهای مهم برای آگاه سازی از برند شرکت شماست . برخی از رسانه های شبکه های اجتماعی در زیر آمده است
در این روش شما برای ایجاد ترافیک روی وب سایت خود به ازای هر کلیک مبلغی به ناشر آن لینک پرداخت می کنید . یکی از مهمترین تبلیغات کلیکی گوگل ادز می باشد که به ازی هر کلیک مبلغی از حساب شما که قبلا شارژ کرده اید برداشت می کند؛ همین شکل تبلیغات برای سایت های دیگری مثل لینکدین، فیس بوک و سایتهای مشابه وجود دارد .
5-بازاریابی معرف ( افیلیت مارکتینگ )
این نوع تبلیغات مبتنی بر کمیسون است؛ همانند بازاریابی های سنتی که با معرفی یک مشتری درصدی از فروش کالا یا خدمات به معرف پرداخت می گردد به همین شکل این نوع بازارابی در دنیای دیجیتال وجود دارد و یکی از روشهای مهم دیجیتال مارکتینگ است . بطور مثال شما یک برنامه کاربردی و مفید در یوتیوب ایجاد می کنید و در کپشن لینک محصولات شرکتی که با آن قرارداد همکاری دارید را قرار می دهید و با کلیک مخاطب و خرید او درصدی از فروش به شما تعلق می گیرید .
6 – تبلیغات همسان (نیتیو )
در این نوع بازاریابی پیام شما که بصورت تبلیغی است طوری در کنار بقیه پیامهاها قرار می گیرد که تبلیغی بودن آن مشخص نیست و احتمال بیشتری وجود دارد که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند .
7 – اتوماسیون بازاریابی
در این بازاریابی تلاش می کنید که فعالیت های بازاریابی را بصورت اتوماتیک در آورید . کارهای تکراری و خسته کننده گزینه خوبی برای این بخش می باشند .
خبرنامه های ایمیلی : خبرنامه های ایمیلی یکی از گزینه های مارکتینگ هستند که بخوبی می توانید آن را اتوماسیون کنید . با توجه به نوع مخاطب خود می توانید آنها را دسته بندی کرده و محتوای مورد نیاز هر بخش را برای افراد متفاوت ارسال کنید
زمانبندی ارسال پست در شبکه ای اجتماعی : اگر می خواهید حضور پررنگی در شبکه های اجتماعی داشته باشید تا دیگران را از برند خود آگاه کنید می توانید بجای وقت گذاشتن روی ارسال پستها آنها را بصورت اتوماتیک برنامه ریزی کنید تا در زمانهای مشخص ارسال شود و وقت بیشتری برای استراتژی محتوا داشته باشید
تغذیه مشتریان راغب : برای اینکه سرنخ هایی که ایمیل یا شماره موبایل آنها را دریافت کرده اید به مشتری خود تبدیل کنید نیاز است یک فرآیند برای آنها طراحی کنید تا بطور دقیق مشخص شود در هر مرحله مخاطب نیاز است چه محتوایی را دریافت کند؛ شما با ابزارهای اتوماسیون بخوبی می توانید آنها را طراحی کنید .
رصد و گزارش گیری کمپینهای تبلیغاتی : کمپین های تبلیغات بازاریابی ترکیبی از افراد ، ایمیلها ، تماسهای تلفنی ، صفحات وب مشاهده شده و موارد دیگر است . اتوماسیون بازاریابی می تواند به شما کمک کند تا کمپین های فعال را با توجه به شاخصه هایی که می خواهید آنها را رصد کنید لحظه به لحظه به شما گزارش دهد.
8 – ایمیل مارکتینگ
کسب و کارها از ایمیل به عنوان راهی برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. از ایمیل می توانید برای انتشار محتوا، ارایه تخفیف ، مطلع کردن مخاطبین خود از رویدادهایی که پیش رو دارید یا هدایت آنها به سمت سایت خود با هدفی مشخص استفاده کنید .
در کمپین های ایمیل مارکتینگ خود از انواع ایمیلهای زیر می توانید استفاده کنید
مردم به آنچه دیگران در مورد شما می گویند و تصویری که از شما می سازند اعتماد بیشتری دارند تا آنچه شما در مورد خود می گویید
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگرانمولانا
در بازاریابی روابط عمومی بازاریابان، رسانه ها و مشتریان را ترغیب می کنند تا در مورد شما صحبت کنند. هنگام خرید آنلاین کمی به رفتار خود توجه کنید، قبل از خرید بجز توضیحاتی که در مورد محصول آمده بدون شک نظرات دیگران در مورد محصول یا خدماتی که در حال خرید آن هستید را مورد توجه قرار میدهید. کانالهایی که شما می توانید برای بهبود روابط عمومی خود از آنها استفاده کنید در زیر آمده است
دسترسی به خبرنگاران از طریق شبکه های اجتماعی
صحبت با روزنامنه نگاران بطور مثال از طریق توییتر
ایجاد نظرات در مورد کسب و کار شما
ترغیب افراد به گذاشتن نظر در وبلاگ شما
پاسخ دادن به نظرات و گفتگوهای سازنده افراد می تواند افراد را ترغیب کند که در مورد برند شما نظر دهند
10 – بازریابی ربایشی
این نوع بازاریابی همانند یک سفر است که شما برای رشد کسب و کار خود ارتباط معناداری با مشتری، مخاطب یا مصرف کننده خود برقرار می کنید و در راستای رسیدن مشتری به اهدافش او را در طول مسیر همراهی می کنید بطوری که در هر مرحله محتوای مختص به آن مرحله را به مشتری ارایه می دهید .
در این نوع بازاریابی بجای ایجاد مزاحمت مثل تبلیغات بین برنامه ای در تلویزیون در ابتدا مخاطب مورد نظر را بسوی خود جذب کرده و در طی سفر او را همراهی می کنید . این بازاریابی شامل سه مرحله است که در زیر بصورت خلاصه آمده :
آگاه سازی : در این مرحله دیگران را از وجود خود آگاه می کنید و همانند یک مشاور در کنار آنها هستید
سنجش : در این مرحله به مشکل و دردی که مخاطب دارد اشاره می کنید و او را با راه حلی که برای آن دارید و مزیت های آن آشنا می کنید
تصمیم گیری : در این مرحله به تصمیم گیری مشتری و مخاطب خود کمک می کنید و تصمیم گیری را برای او آسان می کنید
نمونه هایی از بازاریابی ربایشی در زیر آمده است
وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات مزاحم پاپ آپ
بازاریابی ویدیویی در مقابل تیزرهای تبلیغاتی
ایمیل مارکتینگ با توجه به لیستی که افراد ثبت نام کردند در مقابل اسپم کردن افراد توسط ایمیل
11 – محتوای اسپانسری ( رپورتاژ آگهی )
در این نوع بازاریابی شما به شرکتی دیگری پول می دهید تا محتوایی در مورد کسب و کار شما تولید کند و آن را در کانال های خود مثل وبلاگ یا شبکه های اجتماعی اش قرار دهد. در این روش شرکتی که اسپانسر شماست بصورتی غیر مستقیم در مورد کسب و کار و مزیت های شما صحبت می کند .
اینفلوسرها به نوعی در این دسته قرار می گیرند؛ اینفلونسرها افراد هستند که در صنعت خود داری اعتبارند و این اعتبار به خاطر محتوای عالی است که برای مخاطب خود تولید کرده اند در نتیجه مورد علاقه و اعتماد دنبال کنندگان خود هستند .
شما می توانید نظر اینفلونسرها را به خود جذب کنید تا با ایجاد محتوا در مورد کسب و کار شما فروش شما را بیشتر کرده یا اعتبار برند شما را تقویت کنند و همه این موارد بستگی به هدف شما از بازاریابی است .
بازاریابی دیجیتال چه کاری برای کسب و کارها انجام می دهد
بازاریابان دیجیتال از کانالهای رایگان و پولی استفاده می کنند تا صاحبان کسب و کار را در رسیدن به اهداف مورد نظرشان یاری کنند؛ این اهداف می تواند شناسایی نام و برند باشد یا افزایش تعداد مشتریان و فروش بیشتر . متخصصین دیجیتال مارکتینگ نیاز است موفقیت خود را در جهت رسیدن به اهداف بازاریابی کنترل کنند و این کار بوسیله تعیین شاخص های عملکردی یا KPI ها انجام می شود .
رصد کردن شاخص های عملکردی به شما نشان می دهد که در مسیر درست قرار دارید یا باید مسیر خود را اصلاح کنید . بطور مثال متخصصینSEO نیاز است ترافیک ارگانیک را زیر نظر داشته باشند، در ایمیل مارکتینگ نرخ باز شدن ایمیلها و در شبکه های اجتماعی تعداد فالورها را رصد کنند . باید توجه داشته باشید که شاخص های عملکردی بر اساس استراتژی بازاریابی و اینکه در چه مرحله از بازاریابی قرار دارید انجام می شود .
هر کدام از کانالهای بازاریابی مانند بهینه سازی موتورهای جستجو SEO، ایمیل مارکتینگ ، شبکه های اجتماعی ، وبلاگ و بنرهای نمایشی یک تاکتیک در بازاریابی به شمار می روند؛ در شرکتهای کوچک معمولا یک نفر چندین نقش و مسئولیت را به عهده می گیرد اما در شرکتهای متوسط و بزرگ برای هر کانال فردی متخصص را به عنوان مسئول برای مدیریت آن کانال انتخاب می کنند .
در زیر برخی از کانالها به صورت خلاصه معرفی شده اند
متخصص سئو SEO شاخص کلیدی اندازه گیری : ترافیک ارگانیک
مدیر SEO در نهایت وظیفه مدیریت رتبه شرکت در سایت گوگل را دارد؛ اینکه سایت شرکت برای یک عبارت کلیدی خاص در جایگاهی بالاتر از بقیه قرار بگیرد؛ به این وسیله سایت می تواند ترافیک ارگانیک بیشتری برای آن عبارات کسب کند. راهکارهای متفاوتی در این زمینه وجود دارد که بخش مهم آن وابسته به تولید محتوا است، به عبارتی چگونه تولید محتوا کنید که در رده بندی سایت شما موثر باشد.
متخصص تولید محتوا شاخص کلیدی اندازه گیری : زمان روی سایت ، کل ترافیک ایجاد شده ، تعداد مشترکین در یوتیوب
این افراد مسئول تولید محتوا دیجیتالی شرکت هستند و با استراتژی و اهدافی که برای محتوا دارند آن را در قالب یک تقویم محتوایی برای رسیدن به شاخص هایی که در نظر گرفته اند پیاده سازی می کنند . این متخصصین با بخشهای دیگر در ارتباطند تا مطمئن شوند که محتوای آنها توسط کانالهای دیگر پشتیبانی می شود .
مدیر شبکه های اجتماعی شاخص کلیدی اندازه گیری : تعداد فالورها ، تعداد نمایش ، تعداد به اشتراک گذاری
با توجه به عنوان می توان نقش مدیر شبکه ای اجتماعی را فهمید . با توجه به نوع صنعتی که کسب و کار شما در آن کار می کند انتخاب شبکه اجتماعی مثل لینکداین، اینستاگرام یا تویتتر به عهده مدیر شبکه اجتماعی است . وظیفه مدیران شبکه های اجتماعی آن است که یک برنامه مدون برای ارسال محتوای متنی یا بصری در شبکه های مورد نظر داشته باشند .
این افراد با تیم محتوا همکاری نزدیک دارند و در کنار آنها یک استراتژی تولید محتوا برای شبکه های اجتماعی دارند .
آیا بازاریابی اینترنتی برای همه کسب و کارها مفید است
بازاریابی اینترنتی برای هر کسب و کاری در هر صنعتی که در آن هستید مفید است . صرفنظر از اینکه شما چه کالا یا خدماتی را ارایه می دهید نیاز است که پرسنا مخاطب را بخوبی شناسایی و برای آن محتوای آنلاین ارزشمند ایجاد کنید . باید دقت کنید که گفته شد دیجیتال مارکتینگ برای همه کسب و کارها مفید است اما این بدان معنی نیست که یک استراتژی برای آنها داشته باشید .
با توجه به صنعت و نوع کسب و کاری که در آن هستید استراتژی بازاریابی دیجیتال متفاوتی باید داشته باشید . ممکن است کسب و کار شما مستقیما با مصرف کننده نهایی در ارتباط باشد به عبارتی کسب و کاری از نوع B2C دارید یا اینکه مخاطبان کسب و کار شما یک کسب و کار دیگر است در این حالت شما صاحب یک کسب و کار B2B هستید؛ حال با توجه به نوع کسب و کاری که دارید استراتژی بازاریابی متفاوتی باید انتخاب کنید.
چگونه می توانید یک متخصص دیجیتال مارکتینگ شوید
در بالا بطور خلاصه در مورد کانالهای مختلف صحبت شد هدف این بود تا تصویر بزرگی از کل دیجیتال مارکتینگ داشته باشید . دیجیتال مارکتینگ مجموعه ای از مهارتهای مختلف است شاید متخصص و حرفه ای شدن در همه آنها غیرممکن یا بسیار زمانبر باشد؛ بهترین نوع یادگیری و تخصص مدل T هست؛ به این معنی که بهتر است در تعدادی از مهارتها دید کلی داشته باشید و در بعضی از آنها عمیق شوید و بصورت حرفه ای به آن بپردازید . از همین حالا می توانید نسبت به کانالهای مختلف اطلاعات خود را افزایش دهید .
برای اینکه بدانید در کدام بخش بهتر است متخصص شوید دو مورد را در کنار هم قرار دهید اول اینکه خودتان را بهتر بشناسید و اینکه بطور مثال اگر فردی خلاق در نوشتن هستید کارهایی را انجام دهید که به تولید محتوا مرتبط است و اگر بیشتر تحلیل گر هستید فعالیتهایی که به تحلیل و آنالیز بیشتر نیاز دارد را انتخاب کنید؛ علاقه را در کنار فرصت های موجود در بازار و آینده بازار قرار دهید برای این کار به سایت هایی که در زمینه شغل یابی وجود دارند مراجعه کنید و ببینید که تقاضا برای کدام یک از مشاغل و تخصص ها بیشتر است و کدام یک از آنها روند رو به رشد دارند.
پس بطور خلاصه با کنار هم قرار دادن علاقه و فرصت های بازار مسیر خود را انتخاب کنید و در این راه آموزشهای مفید و کاربردی ببینید و داشته های خود را پیاده سازی کنید .
آیا همیشه برای نوشتن عنوان ترغیب کننده برای ایمیل، تبلیغ، تیتر محتوا و ... مشکل دارید
40+1 فرمول ساده که تنها با جایگزاری می توانید عنوانی موثر برای جذب مخاطب تولید کنید
سه موجودی! که در بازار وجود دارند و چرا شناخت آنها بسیار مهم است
در مقاله قبل به نمای کلی از استراتژی SOSTAC اشاره کردیم . تحلیل موقعیت قلب اصلی چهارچوب استراتژی دیجیتال مارکتینگ SOSTAC است؛ هدف از این بخش جمع آوری داده ها و تحلیل آنهاست تا زیربنایی برای مراحل بعدی قرار گیرد .
تحلیل موقعیت چیست و هدف آن چیست ؟
تحلیل وضعیت به این موضوع می پردازد که هم اکنون در چه نقطه ای هستید ؟ تصور کنید چشمان شما را بسته اند و در نقطه ای از کشور رها کرده اند حال به شما گفته می شود به طور مثال به تهران بیایید؛ آیا بدون جمع آوری اطلاعات و اینکه کجا هستید شروع به حرکت می کنید؟! مطمئنا اولین کاری که خواهید کرد این است که بدانید کجا هستید و در چه منطقه جغرافیایی قرار دارید یا اگر می خواهید از نظر مالی به نقطه مد نظر خود برسید باید برسی کنید در حال حاضر میزان درآمد و بدهی و دارایی شما چقدر است یا به سخن ریاضی! مختصات خود را پیدا کنید . اینکه کجا هستید دید خوبی به شما می دهد که چگونه مسیر خود را برای رسید به مقصد که همان هدف اصلی شماست را پیدا کنید .
هدف یک کسب و کار در نهایت ایجاد ارزشی ویژه برای مشتری است بطوری که در نقطه ای متمایز از رقبا قرار بگیرید و این تمایز پایدار بوده و باعث سودآوری شرکت شما شود .
سه موجودی! که در بازار وجود دارند و چرا شناخت آنها بسیار مهم است
در بازار 3 موجود وجود دارد که نیاز است برای ایجاد جایگاه در بازار نسبت به آنها شناخت کافی داشته باشید و در نهایت با جمع آوری اطلاعات در مورد آنها هدف و استراتژی خود را بر اساس این اطلاعات طراحی کنید .
این 3 موجود در خلا زندگی نمی کنند! بلکه در یک محیطی پویا قرار دارند که شرایط این محیط بر موجودات دیگر و کسب و کار شما اثر گذار است؛ شرایط محیطی که بر کسب و کار شما اثر گذار هستند عبارتند از شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تکنولوژیکی . تغییرات هر کدام از شرایط محیطی باعث ایجاد فرصتها و تهدیها برای کسب و کار شما خواهد شد .
مغز ما طوری تکامل پیدا کرده که به صورت اتوماتیک به تهدیدها تمرکز دارد و کمتر نگاهی فرصت گرایانه در ذهن ما وجود دارد . یکی از چند واقعه مهم در یکصد سال اخیر شیوع بیماری کرونا بوده است و این بیماری باعث شکست هزاران کسب و کار شد اما کسب و کارهای دیگر و افراد دیگر از این بیماری منفعتی زیادی کسب کردند؛ در نتیجه هر رویدادی تهدیدی برای عده ای و فرصتی برای عده دیگر خواهد بود به این دلیل تحلیل شرایط محیطی به طور مستقیم بر تعیین استراتژی برای موفقیت شما یا کسب و کارتان نقش اساسی بازی خواهد کرد .
در نهایت می خواهیم با جمع آوری داده و اطلاعات در مورد سه موجود گفته شده و شرایط محیطی که وجود دارد در نقطه ای متمایز نسبت به رقبا برای رساندن ارزش به مشتری قرار بگیریم بطوری که برای شرکت سودده بوده و همچنین پایدار باشد . چون در نهایت یک کسب و کار به دنبال قرار گرفتن در جایگاهی متمایز ، سود ده و پایدار است . تمایز، سودده بودن و پایدار بودن سه رکن اصلی یک کسب و کار موفق است .
برای رسیدن به این بینش نیاز به پرسشهایی اساسی و مناسب دارید و همچنین ابزارهایی که بوسیله آنها بتوانید پاسخ این پرسشها را پیدا کنید .
با توجه به مطالب گفته شده نیاز است در مورد مواردی که بصورت مجزا در پایین آمده اطلاعات مورد نظر را جمع آوری کنید تا اینکه بدانید در چه نقطه ای هستید و اینکه راه شما برای اینکه به کجا بروید را هموارتر کند.
مدلهای مختلفی برای بازاریابی وجود دارد؛ در زمینه بازاریابی دیجیتال یکی از مدلهای خوب مدل SOSTAC است . دلیل اینکه از همان عبارت انگلیسی استفاده می کنیم بخاطر این است که بخاطر سپاری آن ساده تر باشد. در واقع بانی و ایجاد کننده این مدل یعنی آقای P.R Smith تلاش زیادی کرده تا برای بخاطر سپاری و یادگیری بهتر این چارچوب و فریمورک از عبارتهای مختصر استفاده کند و در بخش های مختلف که در آینده خواهد آمد ما هم به همان شکل عبارتها را استفاده می کنیم تا برای شما بخاطر سپاری و یادآوری این مطالب ساده تر باشد .
خیلی ها علاقمند هستند که همه چیز را فارسی کنند! اما آشنایی با کلید واژه و عبارت در زبان اصلی به شما این قدرت را می دهد که به راحتی برای افزایش دانش خود یا توضیحات تکمیلی از متون زبان اصلی راحتتر باشید .
در شکل زیر نمایی کلی از این مدل دیده می شود و در آینده بخش های مختلف توضیح داده خواهند شد .
تحلیل وضعیت (S=Situatin ) : در حال حاضر کجا هستید ؟
تحلیل وضعیت در این مدل مهمترین بخش است بطوری که نیمی از زمان شما را خواهد گرفت . اگر به درستی ندانید کجا هستید پس به مقصد رسیدن برای شما دشوار خواهد بود . تصور کنید چشمان شما را بسته اند و در یک نقطه از این کشور چشمان شما را باز می کنند و شما قصد دارید که به شیراز یعنی مقصد و شهر خود باز گردید مطمنا اولین کاری که خواهید کرد این است که بررسی کنید تا ببینید در چه جایی هستید و سپس برای مقصد برنامه ریزی می کنید .
در بازار 3 موجود! وجود دارد که این موجوادات عبارتند از مشتری، رقبا و خود شرکت شما ! ؛ این 3 موجود در خلا زندگی نمی کنند بلکه در یک محیط هستند که این محیط صنعت و بازار است . عوامل بیرونی بر این محیط و زندگی این موجودات موثر هستند که در تحلیل وضعیت به بررسی آنها می پردازیم پس نیاز است علاوه بر تحلیل مشتری، رقبا و شرکت اثرات محیط بر آنها را مورد بررسی قرار دهید .
بطور خلاصه در تحلیل وضعیت موارد زیر را بررسی می کنیم
تحلیل مشتری
تحلیل رقبا
تحلیل شرکت و سازمان خود شما
تحلیل عوامل محیطی
اهداف (O=Objective ) : به کجا می خواهیم بروید ؟
حال که فهمیدید در چه نقطه ای هستید نیاز است بدانید قصد دارید کجا بروید و مقصد خود را تعیین کنید . در هدف گذاری به اینکه چگونه هدف گذاری کنید پراخته می شود؛ برخی از اهداف در زیر آمده است
فروش : اهداف کسب مشتری یا نگهداری مشتری
خدمات : رضایت مشتری
ارزش افزوده : احساس شگفتی برای مشتری
تعامل با مشتری
بهره وری
استراتژی ( S=Strategy ) : چگونه می خواهید به مقصد برسید ؟
حال که هدف خود را تعیین کردید نیاز است روشی را با توجه به منابع برای رسیدن به مقصد و نتیجه انتخاب کنید . طراحی بدون توجه به منابع با عث شکست کسب و کار یا کمپین های بازاریابی خواهد شد . در تعریفی استراتژی، مجموعه ای از نباید ها و باید ها است؛ اگر به جمله قبل کمی دقت می کنیم می بینیم نباید ها و باید ها در نهایت منجر به تمرکز و استفاده درست از منابع خواهد شد . در چارچوب SOSTAC برای استراتژی 9 شیوه بیان می شود که در بخش های آینده به آن خواهیم پرداخت . بخش هایی از این استراتژی ها در زیر آمده
بخش بندی
بازار هدف و هدف گیری
ایجاد جایگاه
ارزش پیشنهادی آنلاین OVP
توالی و ترتیب ( اعتماد، تلاش و خرید )
تاکتیک (T=Tactic) : دقیقا چگونه می خواهید به هدف خود برسید ؟
استراتژی تصویر بزرگی از برنامه شماست اما تاکتیکها به جزییات این برنامه می پردازد و بیشتر روی آمیخته های بازارابی تاکید دارد به این معنی که مثلا بصورت دقیق با توجه به رفتار کاربران مشخص می کنید که چگونه کانالهای بازارابی خود را تعیین کنید و با توجه به کانالها بقیه جزییات مثل قیمت، پیشنهادات فروش بیشتر و موارد دیگر را تعیین کنید . در قسمت تاکتیک ها به موارد زیر اشاره میشود
آمیخته های بازاریابی
ترکیب ارتباطی و برنامه برای آن
برنامه محتوایی
اقدام (A=Action) : برنامه عملی
در قسمت تاکتیها جزییات استراتژی را برنامه ریزی کردید . موارد بالا یعنی تحلیل موقعیت، تعیین اهداف، تعیین استراتژی بیشتر از جنس برنامه ریزی بودند حال وقت آن رسیده است که برنامه ای برای اقدام داشته باشید ، شاید مهمترین بخش این قسمت مشخص کردن آن است که چه کسی، چه کاری را چگونه و در چه زمانی انجام دهد
بخشهای اصلی تاکتیک ها بصورت تیتر وار که به آنها خواهیم پرداخت در زیر آمده است
چه کسی باید چه کاری را انجام دهد ؟
ساختار مسولیتها
فرآیندها و سیستم های لازم
مهارتها و منابع مورد نیاز
شرکتها و آژانسهای خارجی
کنترل (C=Control) : چگونه عملکرد خود را نظارت کنید ؟
پس از مرحله اجرا یا در حین آن نیاز دارید بفهمید که آیا مسیر را درست رفته اید یا نه ؟ در صورتی که روی عملکرد خود نظارت نداشته باشد منابع خود را در راه اشتباه از دست خواهید داد پس نیاز است بر اساس شاخص هایی که در هدف گذاری تعیین کرده اید را رصد کنید ؛ زمان مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید تا اصلاحات به موقع را انجام دهید
در اینجا یک شما و نمای کلی از استراتژی SOSTAC داده شد و در بخش های بعد بصورت مجزا به هر کدام از این اجزا به تفصیل خواهیم پرداخت
شاید شما هم دو لغت مهارتها و عادتها را در کنار هم و به یک معنی به کار برده اید یا اصلا ممکن است مرز بین آنها تا به امروز برای شما مهم نبوده است . در این مقاله به این خواهیم پرداخت که آیا بین مهارتها و عادتها تفاوتی وجود دارد و اگر وجود دارد این تفاوت در چیست و در نهایت درک این تفاوتها چه سودی برای شما دارد؟
در ابتدا به عادتها می پردازیم
عادتها چه هستند
تعریف عادت
بخشی از رفتار ماست که به صورت ناخودآگاه آنها را انجام می دهیم و حاصل تکرار است
اگر به تعریف بالا دقت کنید شما در عادتها برای انجام فکر نمی کنید بلکه آنها را بصورت اتوماتیک انجام می دهید پس عادتها دو ویژگی دارند اول اینکه بصورت ناخودآگاه در شما انجام شده بدون اینکه متوجه شوید و دوم حاصل تکرار هستند
در زیر مثالهایی از عادتها آمده است
عادت سحر خیزی
عادت ورزش کردن
عادت خوردن غذای سالم
عادت برنامه ریزی
موارد بالا در مورد عادتهای سالم هستند و عادتهای ناسالم هم داریم که درآینده به آنها خواهیم پرداخت . وقتی در مورد عادتها صحبت می کنیم در واقع اشاره به رفتارهای ناآگانه و خودکار داریم و حال به مهارتها می پردازیم
مهارت ها چه هستند
تعریف مهارت
مهارتها تبحر ما در زمینه ای خاص هستند که از طریق یادگیری و کسب تجربه بدست می آید
با توجه به تعریف بالا مهارتها حاصل حرفه ای شدن شماست . برای حرفه ای شدن نیاز به یادگیری و کسب تجربه دارید . در عادتها زنجیره تکرار مهم بود و در مهارتها آموزش و یادگیری و تجربه کردن که خود تجربه حاصل اشتباه کردن و تصحیح خطا است .
در عادتها و مهارتها شما در حال یادگیری هستید اما یکی از آنها تنها حاصل تکرار و دیگری حاصل آموزش و تجربه است یعنی خطا و اصلاح . مهارت ها حاصل رفتارهای آگاهانه ما هستند و در هشیاری ما اتفاق می افتند .
موارد زیر نمونه هایی برای مهارتها هستند
مهارت برنامه نویسی
مهارت شنا
مهارت نواختن پیانو
مهارت در ریاضیات
فهم تفاوت عادتها و مهارتها به شما کمک می کند تا از روشهای موثرتری برای رسیدن به آنها بهره مند شوید.
اختلاف و ارتباط مهارتها و عادتها
همانطور که در بالا گفته شده عادتها بصورت ناخودآگاه بوده که بوسیله تکرار ایجاد می شوند اما مهارتها از طریق یادگیری و کسب تجربه بدست می آیند. حال آنکه بین مهارتها و عادتها ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ مهارتها از مجموعه ای از عادتها بدست می آیند و عادتها خود یک مهارت هستند که می توانید با تکرار آتها را بصورت ناخودآگاه و خودکار در خود ایجاد کنید
مهارتها مجموعه ای از عادتها و یادگیری عادتها یک مهارت هست !
با یک مثال ورزشی می توانید اختلاف و ارتباط بین آنها را بهتر درک کنید . بطور مثال یادگیری ورزش فوتبال خود یک مهارت است ، برای یادگیری این مهارت نیاز است ساعت مشخصی در زمین برای تمرین حضور پیدا کنید و بصورت پیوسته این کار را انجام دهید یعنی بطور همزمان عادت وقت شناسی و مداومت را در خود تقویت کنید(که هر دو حاصل تکرار هستند). در ابتدا بهتر است به جای تمرکز صرف بر روی چگونه سانت کردن توپ که یک مهارت است و حاصل اشتباه کردن و تصحیح است بطور همزمان عادت وقت شناسی و حضور به موقع و پیوسته را که از تکرار حاصل شده در خود تقویت کنید .
پس همه فوتبالیستهای خوب و ستاره ها که مهارت بالایی در کار خود دارند مجموعه عاداتی قوی مثل خوردن غذای سالم، خوابیدن به موقع ، حضور به موقع در زمین تمرین ، مداومت و … را در خود پرورش داده اند تا به سطح بالایی از مهارت دست یافته اند .
رسیدن به خواسته ها یکی از ویژگی ما انسانهاست؛ برای رسیدن به خواسته ها نیاز به هدف گذاری دارید و رسیدن به اهداف بدون داشتن منابع یا در نظر گرفتن منابع بی معناست ؛ منابع شامل پول ، ابزارها و هر آنچه برای رسیدن به هدف نیاز است می باشد بخش مهمی از این منابع مهارتها و عادتهای شماست که بخشی از آنها را ممکن است داشته باشید و بخش دیگر را در خود ایجاد کنید . با توجه به اهدافی که انتخاب می کنید باید به این موضوع فکر کنید که برای حرکت در مسیر هدف مورد نظر چه مهارتها و عادتهایی را نیاز است در خود پرورش دهید .
یکی از راه های عمیق یادگیری یاد دادن و توضیح مطالب به دیگران است شما هم می توانید با اشتراک این مطلب با دوستانی که علاقمند هستند و بحث در مورد آن یادگیری خود را عمیقتر کنید
One Comment
مجید جان، ممنونم که این صفحه را معرفی کردی.
قسمت پایین این سایت(صفحه)قابلیت مشاهده در گوشی موبایل را ندارد.
کار خوبی کردی و باعث اشتراک گذاری تجربیات شدی.
ممنونم.
در هر کسب و کاری نیاز دارید در هر لحظه سلامت کسب و کار خود را بسنجید؛ اینکه در مسیر درست هستید یا نه؛ شاخص ها عملکردی KPI معیارهایی برای تصمیم گیری هستند تا عمکرد کسب و کار خود را بهبود دهید . کسب و کارهای اشتراکی نوعی از بیزنس است که برای اندازه گیری موفقیت سنجه های خود را طلب می کند و در صورتی که از شاخصهای سنتی فروشگاهای اینترنتی مثل میانگین سبد خرید یا هزینه کالا و غیره استفاده کنید معیارهای غلطی برای تصمیم گیری به شما خواهد داد
هر چیزی را که بتوانیم اندازه گیری کنیم می توانیم آن را بهبود دهیم
انتخاب سنجه های غلط باعث شکست کسب و کارتان خواهد شد. با انتخاب درست شاخصها و رصد کردن آنها می توانید تصمیمات درستی گرفته و بیزنس خود را در مسیر درسست هدایت کنید . همچنان که در داشبورد ماشین علایم حیاتی ماشین وجود دارد و خبری از مثلا تعداد حرکت سوپاپ های موتور ! در آن وجود ندارد بهتر است برای هر کسب و کاری تنها علایم حیاتی را رصد کرد . شما برای قیمت گذاری و همچنین برای ماکزیمم کردن سود خود بطوری که برای مشترکین قابل پذیرش باشد نیاز دارید که درک خوبی از شاخص های کسب و کار اشتراکی داشته باشید .
MRR/ARR : درآمد تکرار شونده ماهانه ( یا سالانه )
اگر کسب و کار شما اشتراک آن بصورت سالانه است از درآمد تکرار شونده سالانه ARR استفاده کرده و در صورتی که اشتراک بصورت ماهانه است از MRR استفاده کنید . برای محاسبه MRR/ARR تنها کافیست درآمد حاصل از همه مشتریان را بدست آورده یا با داشتن میانگین درآمد ماهانه مشتریان و ضرب کردن آن در تعداد مشتریان می توانید MRR را بدست آورید
مثلا اگر 2 مشتری با اشتراک 2000 تومان و 2 مشتری با اشتراک ماهانه 1500 تومان و یک مشتری با اشتراک 1000 تومان داریم خواهیم داشت
4000 = 2000 × 2
3000 = 1500 × 2
1000 = 1000 × 1
MRR = 4000 + 3000 + 1000 = 8000
ARPA : میانگین درآمد تکرار شوند از هر مشتری
حال اگر MRR را به تعداد مشتریان تقسیم کنیم میانگین درآمد تکرار شونده حاصل شده در مثال بالا MRR = 8000 بوده که با تقسیم بر تعداد کل مشتریان به عدد 1600 می رسیم
با حاصلظرب ARPA در تعداد مشتریان می توانیم به همان نتیجه MRR که در بالا آمده رسید
5 = تعداد مشتریان
ARPA = میانگین درآمد تکرار شونده ماهانه برای هر مشتری = 1600
تعداد مشتریان MRR = ARPA x
MRR = 1600 × 5 = 8000
CAC : هزینه جذب مشتری
اگر کل هزینه مارکتینگ در ماه را به تعداد کل مشتریان جدیدی که دراین ماه کسب کرده ایم تقسیم کنیم هزینه جذب مشتری CAC بدست می آید .
Rate Churn : نرخ ریزش مشتری
اگر تعداد مشتری هایی که بسته یا اشتراک خود را در یک بازه زمانی لغو کرده اند به کل مشتریانی که در آن ماه داشته ایم تقسیم کنیم نرخ ریزش بدست می آید
LTV یا CLTV : ارزش طول عمر مشتری Customers Life Time Value
کل سود حاصل شده از مشتری از زمانی که مشتری اشتراک خود را شروع می کند تا زمانی که آن را لغو می کند ارزش طول عمر مشتری CLTV یا LTV گفته می شود .
قبل از محاسبه ارزش طول عمر مشتری نیاز است یک گام به عقب برگردیم و میانگین طول عمر مشتری را بدست آوریم دقت کنید که LTV از جنس پول هست به این معنا که در بودن مشتری چقدر سود خالص به شرکت ما می رسد در صورتی که میانگین طول عمر مشتری از جنس دوره زمانی است و به این معنی که چقدر زمان مشتری با ما خواهد بود ( بر حسب ماه یا سال )
با جایگذاری عبارت اول در عبارت دوم به فرمول زیر برای محاسبه ارزش طول عمر مشتری خواهیم رسید
برای درک بهتر به مثال عددی زیر توجه کنید
اگر میانگین نرخ ریزش مشتریان 3% باشد آنگاه معادله زیر را خواهیم داشت مشتری عمر طول میانگین= 1/0.03=33.3
این بدان معنی است که اگر میانگین نرخ ریزش مشتری 3% باشد آنگاه میانگین مدت زمانی که هر مشتری با ما خواهد بود 33.3 ماه می باشد؛ با توجه به محاسبه ARPU میانگین درآمد تکرار شونده که 1600 هست و به فرض آنکه حاشیه سود ناخالص 0.3 باشد در زیر خواهیم داشت
مشتری عمر طول ارزش (LTV) = 33.3 ×480=15984
ارزش طول عمر مشتری برابر با 15984 تومان خواهد بود به این معنا که مشتری در طول زمانی که مشتری ماست به اندازه 15984 تومان به کسب و کار ما سود می رساند
در این مقاله با شاخص های کلیدی کسب و کار اشتراکی SaaS با ذکر مثال آشنا شدید . در مقاله های بعد به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه می توانیم از سلامت کسب و کار اشتراکی اطمینان حاصل کنیم و اینکه چگونه می توانیم بر شاخص ها اثر گذار باشیم .
با به اشتراک گذاری با دوستانتان و بحث در مورد آن می توانید یادگیری فعال داشته باشید و یادگیری خود را در این زمینه عمیق تر کنید
مجید جان، ممنونم که این صفحه را معرفی کردی.
قسمت پایین این سایت(صفحه)قابلیت مشاهده در گوشی موبایل را ندارد.
کار خوبی کردی و باعث اشتراک گذاری تجربیات شدی.
ممنونم.